زنان و بلایای ناشی از تغییرات اقلیمی

 


تغییر اقلیم از نظر جنسیت خنثی نیست. زنان و دختران به طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار می گیرند، زیرا بلایای زیست محیطی نابرابری های از پیش موجود را تشدید می کند. به عنوان مثال، زنان در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در درجه اول مسئول تامین غذا، آب و سوخت هستند که همه اینها به دلیل تغییرات آب و هوایی کمیاب می شوند. این بار اضافی اغلب دختران را مجبور به ترک تحصیل برای کمک به خانواده‌هایشان می‌کند و آنها را در چرخه‌های فقر به دام می‌اندازد و فرصت‌های آینده‌شان را محدود می‌کند. علاوه بر این، در هنگام بلایای طبیعی، زنان با خطرات خشونت و استثمار بیشتری روبرو هستند، زیرا پناهگاه های اضطراری می توانند ناامن و منابع محدود باشند.

 

این تاثیر به ویژه در مناطق مستعد خشکسالی، سیل و طوفان شدید است. کشاورزان زن که بخش قابل توجهی از نیروی کار کشاورزی را تشکیل می دهند، از شکست محصول و تخریب زمین رنج می برند. بدون حقوق مالکیت یا امنیت مالی، آنها در تلاش برای جبران خسارت هستند. مهاجرت های ناشی از آب و هوا مسائل را پیچیده تر می کند، زیرا زنان و دختران اغلب با استثمار و دسترسی محدود به منابع در اردوگاه های آوارگی مواجه می شوند.


 

با این حال، زنان فقط قربانیان تغییرات آب و هوایی نیستند. آنها عوامل مهم تغییر هستند. توانمندسازی زنان با تحصیلات و منابع می تواند به طور قابل توجهی تاب آوری جامعه را افزایش دهد. تحقیقات نشان می دهد که مشارکت زنان در تصمیم گیری های آب و هوایی منجر به نتایج پایدارتر می شود. پروژه‌های تحت رهبری زنان اغلب بر احیای اکوسیستم‌ها، ترویج انرژی‌های تجدیدپذیر، و توسعه طرح‌های آمادگی در برابر بلایا که نیازهای جنسیتی خاص را در نظر می‌گیرند، تمرکز دارند.

 

سیاست های جهانی آب و هوا باید این پویایی ها را بشناسد. سرمایه گذاری در آموزش زنان، مراقبت های بهداشتی و حقوق زمین می تواند جوامع را متحول کند و اثرات تغییرات آب و هوایی را کاهش دهد. علاوه بر این، تامین مالی آب و هوا باید پروژه های حساس به جنسیت را در اولویت قرار دهد و تضمین کند که زنان هم ذینفع و هم رهبران اقدامات اقلیمی هستند. با بدتر شدن بحران آب و هوا، استفاده از قدرت رهبری زنان بیش از هر زمان دیگری مهم است.

هزینه های اقتصادی خشونت مبتنی بر جنسیت

 


تأثیر مالی خشونت مبتنی بر جنسیت (GBV) خیره کننده است، اما اغلب نادیده گرفته می شود. در سطح جهانی، تخمین زده می شود که GBV برای برخی کشورها تا 3.7 درصد از تولید ناخالص داخلی آنها هزینه دارد، رقمی که با رکودهای اقتصادی قابل توجهی رقابت می کند. این هزینه ها ناشی از مراقبت های بهداشتی، خدمات حقوقی و از دست دادن بهره وری است. با این حال، با وجود بار بسیار زیاد، سرمایه‌گذاری در مکانیسم‌های پیشگیری و واکنش بسیار کم است. در سال 2022، تنها 0.2 درصد از کمک های کلی به پایان دادن به خشونت علیه زنان اختصاص یافت. این کمبود بودجه نشان دهنده شکست جهانی در اولویت قرار دادن ایمنی زنان است.

 

GBV بر تمام بخش های جامعه تأثیر می گذارد. بازماندگان اغلب با مشکلات سلامتی طولانی‌مدت، از آسیب‌های جسمی گرفته تا آسیب‌های روانی مواجه هستند، که می‌تواند مانع از توانایی آنها برای کار و مشارکت در زندگی عمومی شود. تأثیر بر خانواده‌ها نیز عمیق است، زیرا فرزندان بازماندگان در معرض خطر بیشتری برای تجربه خشونت هستند. چرخه خشونت نه تنها پتانسیل انسانی را کاهش می دهد، بلکه اثرات نسلی نیز دارد و بر توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی تأثیر می گذارد.


 

کارشناسان تاکید می‌کنند که سرمایه‌گذاری در پیشگیری فقط یک الزام اخلاقی نیست، بلکه یک امر اقتصادی است. راهبردهای مؤثر شامل کمپین های آموزشی، اصلاح و اجرای قوانین حمایتی، و دسترسی بازماندگان به مراقبت های بهداشتی و عدالت است. مداخلات مبتنی بر شواهد، مانند توانمندسازی سازمان‌های مبتنی بر جامعه و تقویت مشارکت‌های بین بخش‌ها، نویدبخش بوده است. با این حال، اینها نیاز به بودجه پایدار و اراده سیاسی دارند.

 

در بسیاری از نقاط، جنبش‌های مردمی در جایی که دولت‌ها کوتاهی می‌کنند، در حال افزایش است. با این حال، آنها اغلب با بودجه های کم کار می کنند و دسترسی آنها را محدود می کند. برای ایجاد تغییرات معنادار، نهادهای بین‌المللی و دولت‌ها باید GBV را به عنوان یک تهدید اساسی برای پیشرفت اقتصادی و انسانی بشناسند. افزایش بودجه، سیاست‌های جامع و رویکردی جامع برای پیشگیری و حمایت از بازماندگان برای معکوس کردن این بحران بسیار مهم است.

مشارکت زنان در فرآیندهای صلح

 


بیش از دو دهه از ارائه قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل می گذرد که بر لزوم مشارکت کامل زنان در ابتکارات صلح و امنیت تأکید می کند. با این حال، یافته های گزارش اخیر سازمان ملل نشان دهنده رکود است. در سال 2022، از 18 توافقنامه صلح مستند، تنها شش مورد شامل مقررات جنسیتی بودند. این آمار حاکی از یک روند نگران کننده است: اگرچه زنان اغلب در سطوح اجتماعی فعال هستند، اما مشارکت آنها در روند صلح ملی و بین المللی کماکان کماکان است. به عنوان مثال، تنها یک توافقنامه صلح از سال ۲۰۲۲ (در سودان جنوبی) توسط یک سازمان محلی زنان امضا شد که نشان دهنده الگوی نگران کننده محرومیت بود.

 

اهمیت مشارکت زنان به خوبی مستند شده است. زنان اغلب از مسائلی مانند مراقبت‌های بهداشتی، آموزش و رفاه جامعه حمایت می‌کنند - عناصری که می‌توانند صلح پایدار را تقویت کنند. در سطوح مردمی، زنان میانجی در مناقشات محلی، تأمین کمک‌های بشردوستانه و میانجی‌گری آتش‌بس هستند. با این حال، وقتی صحبت از مذاکرات رسمی می شود، صدای آنها اغلب به حاشیه می رود. تنها حدود ۱۶ درصد از شرکت کنندگان در روند صلح به رهبری سازمان ملل زن بودند که این رقم در سال های اخیر کاهش یافته است.


 

موانع مشارکت زنان پیچیده است. هنجارهای پدرسالارانه، پویایی های سیاسی و حتی مسائل لجستیکی می تواند مانع دخالت آنها شود. علاوه بر این، در مکان‌هایی مانند لیبی، میانمار و اتیوپی، جایی که بحث‌های شورای امنیت حیاتی است، دیدگاه‌های زنان اغلب به‌طور کامل از بین می‌رود. پرداختن به این شکاف نه تنها به تعهدات سیاستی بلکه به تغییرات ساختاری نیز نیاز دارد: انتصاب زنان در نقش های رهبری، تضمین امنیت آنها در طول مذاکرات، و تامین مالی طرح های صلح تحت رهبری زنان.

 

در نهایت، صلح پایدار به فرآیندهای فراگیر بستگی دارد که برای صداها و تجربیات زنان ارزش قائل است. سازمان های بین المللی نه تنها باید از حقوق زنان دفاع کنند، بلکه باید فعالانه از مشارکت آنها نیز حمایت کنند. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری‌های عملی، مانند برنامه‌های آموزشی برای رهبران زن، و فشار مداوم بر دولت‌ها و سازمان‌ها برای گنجاندن زنان در میز مذاکره است. تنها در این صورت است که تلاش‌های صلح می‌تواند نیازهای همه اعضای جامعه را منعکس کند و تأثیری پایدار داشته باشد 

موسس بنیاد توس، بانو جمیل خرازی، هدفش حفظ و ترویج فرهنگ ایرانی است. این بنیاد که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد، از برنامه‌های فرهنگی، آموزشی و بشردوستانه متنوعی حمایت می‌کند، با تمرکز قوی بر مسائل زنان و ارائه کمک به قربانیان جنگ، و بر تعهد خود به حفظ فرهنگ، هنر و تلاش‌های بشردوستانه تأکید می‌کند.

زنان و بلایای ناشی از تغییرات اقلیمی

  تغییر اقلیم از نظر جنسیت خنثی نیست. زنان و دختران به طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار می گیرند، زیرا بلایای زیست محیطی نابرابری های از پیش م...