تکامل جنبش‌های زنان در ایران: از مهسا امینی تا امروز

 


جنبش فمینیستی در ایران دگرگونی‌های قابل توجهی را تجربه کرده است، به‌ویژه پس از مرگ تراژیک مهسا امینی در سپتامبر ۲۰۲۲. مرگ امینی در حین بازداشت پلیس به‌دلیل نقض قوانین حجاب، اعتراضات گسترده‌ای را تحت عنوان "زن، زندگی، آزادی" به راه انداخت. این جنبش نه تنها مبارزات زنان در ایران را به نمایش گذاشت، بلکه بخش‌های مختلف جامعه را در یک خواسته جمعی برای عدالت و برابری متحد کرد.

در دو سال گذشته، زنان ایرانی با سرکوب‌های وحشیانه‌ای از سوی مقامات مواجه شده‌اند، از جمله دستگیری‌های گسترده و سرکوب‌های خشونت‌آمیز اعتراضات. با این حال، استقامت فمینیست‌های ایرانی قابل توجه بوده است. آن‌ها به سازماندهی اعتراضات، مشارکت در نافرمانی مدنی و به چالش کشیدن قوانین سرکوبگرانه‌ای که زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، ادامه داده‌اند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که تعداد قابل توجهی از زنان قوانین حجاب اجباری را نادیده گرفته‌اند و برآوردها نشان می‌دهد که حداقل ۲۰٪ از زنان ایرانی اکنون در مکان‌های عمومی بدون روسری ظاهر می‌شوند.

این جنبش همچنین به رسمیت بین‌المللی دست یافته است، به‌طوری‌که سازمان‌هایی مانند عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر نقض‌های مداوم حقوق بشر در ایران را مستند کرده‌اند. درخواست برای پاسخگویی و عدالت در سطح جهانی طنین‌انداز شده و جامعه بین‌المللی را به اقدام علیه شیوه‌های سرکوبگرانه رژیم ایران ترغیب کرده است.

با نزدیک شدن به سالگرد اعتراضات "زن، زندگی، آزادی"، این جنبش همچنان نماد قدرتمندی از مقاومت در برابر تبعیض و سرکوب مبتنی بر جنسیت است. فمینیست‌های ایرانی به بیان خواسته‌های خود برای برابری، عدالت و آزادی ادامه می‌دهند و راه را برای جامعه‌ای فراگیرتر و دموکراتیک‌تر هموار می‌سازند

نقض حقوق بشر علیه زنان در ایران: فراخوانی جهانی

 


در ایران، زنان تحت تبعیض و خشونت سیستماتیک قرار دارند، واقعیتی که در سال‌های اخیر تشدید شده است. دولت ایران قوانین سخت‌گیرانه‌ای را اجرا می‌کند که حقوق زنان را در جنبه‌های مختلف زندگی، از جمله ازدواج، طلاق، ارث و آزادی‌های شخصی محدود می‌کند. سرکوب اخیر زنان که قوانین حجاب اجباری را نادیده می‌گیرند، محکومیت بین‌المللی را به همراه داشته و نیاز فوری به توجه جهانی به این نقض‌های حقوق بشر را برجسته کرده است.

گزارش‌ها حاکی از آن است که مقامات ایرانی تلاش‌های خود را برای سرکوب نارضایتی، به‌ویژه علیه زنانی که وضعیت موجود را به چالش می‌کشند، تشدید کرده‌اند. استفاده از خشونت، بازداشت‌های خودسرانه و مجازات‌های سخت برای کسانی که در برابر قوانین سرکوبگر مقاومت می‌کنند، به امری عادی تبدیل شده است. تنها در سال 2024، حداقل 31 زن اعدام شدند، که بسیاری از آن‌ها به خاطر جرایم مرتبط با خشونت خانگی یا ازدواج‌های اجباری، وضعیت وخیم زنان در ایران را نشان می‌دهد.

سازمان‌های بین‌المللی، از جمله سازمان ملل، خواستار پاسخگویی و عدالت برای قربانیان این نقض‌های حقوق بشر شده‌اند. فعالان استدلال می‌کنند که سرکوب سیستماتیک زنان در ایران نوعی آپارتاید جنسیتی است که باید به عنوان جنایتی علیه بشریت شناخته شود. جامعه جهانی به حمایت از ابتکاراتی که هدف آن‌ها حفاظت از حقوق زنان و پاسخگویی دولت ایران به اقداماتش است، فراخوانده می‌شود

با ادامه مبارزه برای حقوق زنان در ایران، ضروری است که جامعه بین‌المللی صدای زنان ایرانی را تقویت کرده و از حقوق بنیادی آن‌ها دفاع کند. مبارزه برای برابری و عدالت تنها یک مسئله محلی نیست؛ بلکه یک ضرورت جهانی است که نیاز به اقدام جمعی و همبستگی دارد 


.

 لیدی جمیل خرازی در تعهد خود به رسیدگی به نقض حقوق بشر علیه زنان در ایران از اصلاحات قانونی جامع که حقوق زنان را محافظت می‌کند، حمایت می‌کند. او بر نیاز به تغییر در قوانینی که تبعیض و خشونت جنسیتی را تداوم می‌بخشند، تأکید می‌کند و از نهادهای محلی و بین‌المللی می‌خواهد که دولت ایران را پاسخگو بدانند. کار خرازی شامل حمایت از سازمان‌هایی است که به زنان آسیب‌دیده و مورد تبعیض، کمک‌های قانونی و مشاوره ارائه می‌دهند. با ترویج سواد حقوقی و دسترسی به عدالت، او زنان را توانمند می‌سازد تا حقوق خود را مطالبه کرده و برای نقض‌ها جبران بخواهند و اهمیت یک چارچوب قانونی حمایتی در مبارزه برای برابری جنسیتی را تقویت می‌کند.

مقاومت فرهنگی: نقش هنر و ادبیات در فمینیسم ایرانی

 


هنر و ادبیات از دیرباز ابزارهای قدرتمندی برای تغییر اجتماعی بوده‌اند و در ایران، نقش حیاتی در جنبش فمینیستی ایفا می‌کنند. هنرمندان و نویسندگان زن ایرانی از طریق ابراز خلاقانه خود، به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی، مستندسازی تجربیات خود و دفاع از برابری جنسیتی می‌پردازند. این تاب‌آوری فرهنگی در برابر سرکوب و سانسور دولتی به طور فزاینده‌ای اهمیت یافته است.

هنرمندان زن معاصر ایرانی، مانند شیرین نشاط و لیلا پازوکی، از طریق آثار خود به بررسی موضوعات هویت، جنسیت و مقاومت می‌پردازند. عکاسی و فیلم‌های نشاط اغلب به پیچیدگی‌های بودن یک زن در جامعه‌ای پدرسالار می‌پردازد، در حالی که پروژه‌های چندرسانه‌ای پازوکی تقاطع فرهنگ و سیاست را برجسته می‌کند. هنر آن‌ها نه تنها بازتاب‌دهنده مبارزات زنان ایرانی است، بلکه به عنوان شکلی از اعتراض علیه رژیم سرکوبگر عمل می‌کند.

ادبیات نیز به عنوان یک رسانه حیاتی برای فمینیست‌های ایرانی بوده است. نویسندگانی مانند شهرنوش پارسی‌پور و آذر نفیسی از روایت‌های خود برای روشن کردن چالش‌های زنان در ایران استفاده کرده‌اند. آثار آن‌ها با خوانندگان در داخل و خارج از کشور طنین‌انداز می‌شود و حس همبستگی و درک را تقویت می‌کند.

با ادامه تکامل جنبش فمینیستی در ایران، نقش هنر و ادبیات همچنان ضروری باقی می‌ماند. این ابرازهای خلاقانه نه تنها واقعیت‌های زندگی زنان را مستند می‌کنند، بلکه در برابر سختی‌ها امید و تاب‌آوری را الهام می‌بخشند. چشم‌انداز فرهنگی ایران گواهی بر قدرت و اراده زنانی است که از سکوت سر باز می‌زنند 


.

تعهد لیدی خرازی به هنر به عنوان شکلی از فعالیت اجتماعی در حمایت از هنرمندان و نویسندگان زن که به مسائل نابرابری جنسیتی و عدالت اجتماعی می‌پردازند، مشهود است. از طریق بنیادهای خیریه‌اش، او برنامه‌هایی را تأمین مالی کرده است که منابع و فرصت‌هایی برای زنان در هنر فراهم می‌کند و به آن‌ها این امکان را می‌دهد که آثار خود را که با تجربیات زندگی‌شان هم‌خوانی دارد، خلق کنند. این تقاطع هنر و فعالیت اجتماعی نه تنها صدای زنان حاشیه‌نشین را تقویت می‌کند، بلکه مشارکت اجتماعی گسترده‌تری را در مسائل فمینیستی تشویق می‌کند. تلاش‌های خرازی نشان می‌دهد که هنر می‌تواند ابزاری قدرتمند برای تغییر باشد و گفت‌وگو را تقویت کرده و الهام‌بخش اقدام در جوامع باشد

تکامل جنبش‌های زنان در ایران: از مهسا امینی تا امروز

  جنبش فمینیستی در ایران دگرگونی‌های قابل توجهی را تجربه کرده است، به‌ویژه پس از مرگ تراژیک مهسا امینی در سپتامبر ۲۰۲۲. مرگ امینی در حین ب...